مقالات

تأثیر تحول دیجیتال بر مدل‌های کسب‌وکار: فرصت‌ها و چالش‌ها

تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۰۲/۱۴

تأثیر تحول دیجیتال بر مدل‌های کسب‌وکار: فرصت‌ها و چالش‌ها

تحول دیجیتال در کسب‌وکار به معنای به‌کارگیری فناوری‌های نوینی مانند هوش مصنوعی و رایانش ابری برای رشد، بهینه‌سازی عملیات و افزایش مزیت رقابتی است. تأثیر این تحول در تمام صنایع قابل مشاهده است و با رشد کسب‌وکارهای آنلاین و دیجیتالی شدن روزافزون کسب‌وکار و جامعه، شتاب گرفته است.

 

این تحول، مدل‌های سنتی کسب‌وکار را نیز به‌طور اساسی دگرگون کرده است. ظهور غول‌های آنلاین مانند آمازون و گوگل، بازیگران دیجیتال‌محور و تخصصی مانند ایر‌بی‌ان‌بی، اکسپدیا و نتفلیکس، و همچنین سرمایه‌گذاری سنگین شرکت‌های بزرگ و باسابقه‌ای مانند والمارت و تسکو، باعث سرعت گرفتن این تغییرات شده‌اند.

 

چنین شرکت‌هایی، همراه با هزاران کسب‌وکار دیگر، مدل‌های سنتی را با فناوری ترکیب کرده‌اند تا نوآوری را پیش ببرند و تجربه‌های جدیدی برای مشتریان ایجاد کنند که بر سهولت، ارزش و کارایی تمرکز دارد. در کنار این تحولات، مدل‌های جدیدی نیز پدید آمده‌اند که از ابتدا با فضای دیجیتال هماهنگ بوده‌اند؛ مانند مدل "فریمیوم" (freemium) و "نرم‌افزار به‌عنوان سرویس" (SaaS).

این نوشتار به بررسی چگونگی تحول مدل‌های سنتی کسب‌وکار و ظهور مدل‌های جدید می‌پردازد؛ تحولاتی که فرصت‌های تازه‌ای به وجود آورده‌اند، اما در عین حال چالش‌های نوینی نیز ایجاد کرده‌اند.

 

مدل کسب‌وکار چیست؟

 

یک توضیح ساده این است که مدل کسب‌وکار، چارچوب راهبردی‌ای است که یک شرکت برای ایجاد ارزش از طریق ارائه محصولات و خدمات خود به کار می‌گیرد. کسب‌وکارها با ایجاد مدل‌های جدید و منحصربه‌فرد یا بهبود مدل‌های موجود می‌توانند درآمدزایی کنند، عملیات خود را کارآمدتر سازند و ارتباط مؤثرتری با مشتریان برقرار کنند.

برای مثال، کسب‌وکارهای تولیدی با استفاده از مواد اولیه، محصولات را تولید می‌کنند، آن‌ها را به خرده‌فروشان یا مشتریان نهایی می‌رسانند و از طریق فروش آن‌ها درآمد به دست می‌آورند. این مدل شامل اقداماتی است که با هدف افزایش بهره‌وری در فرآیندهای تولید و توزیع انجام می‌شود و همچنین تلاش‌هایی برای ایجاد تقاضا از طریق بازاریابی محصولات.

با بهره‌گیری از فناوری‌های نوظهور، کسب‌وکارها می‌توانند عناصر مختلف مدل کسب‌وکار خود را بهبود دهند تا ارزش بیشتری ایجاد کنند، هزینه‌های مربوط به عملیات و فرآیندها را کاهش دهند و حتی محصولات و خدمات جدیدی ارائه دهند که بیشتر با نیازهای در حال تغییر مشتریان هماهنگ باشد.

 

مدل کسب‌وکار ۱: خرده‌فروشی

 

این مدل شامل فروش محصولات است، چه به مصرف‌کننده نهایی و چه به‌صورت عمده به خرده‌فروشان دیگر که آن‌ها را به فروش می‌رسانند. این مدل شامل خرده‌فروشان سنتی با فروشگاه‌های فیزیکی، کسب‌وکارهای تجارت الکترونیک که به‌صورت آنلاین فعالیت می‌کنند، و بسیاری از مدل‌های ترکیبی است که در طیفی میان این دو قرار دارند.

تحول دیجیتال طی ۲۰ سال گذشته تأثیر چشمگیری بر صنعت خرده‌فروشی گذاشته است که محبوبیت انفجاری تجارت الکترونیک، بهترین نمونه آن به شمار می‌رود. خرده‌فروشان دیجیتال‌محور (مانند آمازون، ای‌بی یا علی‌بابا) از هوش مصنوعی و تحلیل داده‌ها برای ارائه پیشنهادهای شخصی‌سازی‌شده، تجربه خرید ویژه برای هر مشتری، قیمت‌گذاری هوشمند و لجستیک هوشمند استفاده می‌کنند.

 

 

در نتیجه، خرده‌فروشان سنتی مانند والمارت و تسکو سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در بهره‌گیری از فناوری‌های دیجیتال انجام داده‌اند تا تجربه مشتری را بهبود بخشند، عملیات زنجیره تأمین خود را کارآمدتر کنند و خدمات مشتری چندکاناله ارائه دهند.

از جمله چالش‌ها می‌توان به نیاز روزافزون کسب‌وکارها برای مدیریت حجم زیادی از داده‌های حساس مشتری اشاره کرد؛ از جمله اطلاعات شخصی، عادات خرید و امور مالی. این موضوع چالش‌هایی در زمینه رعایت قوانین، حفظ حریم خصوصی و امنیت داده‌ها به همراه دارد.

 

مدل کسب‌وکار ۲: تولید

 

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، این مدل شامل خرید مواد اولیه و تولید محصولات نهایی یا قطعاتی برای محصولات دیگر است که در مراحل بعدی توسط دیگران ساخته خواهند شد.

این نیز یک مدل سنتی است که هزاران سال قدمت دارد اما اکنون به‌سرعت توسط فناوری‌های نوظهور دگرگون می‌شود. این فناوری‌ها شامل اینترنت اشیا (برای ایجاد کارخانه‌های هوشمند و نگهداری پیش‌بینی‌شده)، فناوری رباتیک و چاپ سه‌بعدی (که گاهی تولید افزودنی نامیده می‌شود) هستند.

مجموع این تحولات گاهی با عنوان «صنعت ۴.۰» شناخته می‌شود که به عنوان مرحله چهارم انقلاب صنعتی از آن یاد می‌شود، پس از مکانیزه شدن، برق‌رسانی و کامپیوتری شدن.

برخی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در این حوزه، سرمایه‌گذاری‌های کلانی هستند که شرکت‌ها باید برای زیرساخت‌های لازم انجام دهند تا از این فناوری‌ها بهره‌مند شوند. همچنین چالش‌هایی در زمینه آموزش یا جذب نیروی کار دارای مهارت‌های مورد نیاز برای پیاده‌سازی و کار با این فناوری‌ها وجود دارد. افزون بر این، باید به پیامدهای اخلاقی و قانونی به‌کارگیری گسترده اتوماسیون در صنایع تولیدی نیز توجه شود، به‌ویژه در ارتباط با تأثیر آن بر نیروی کار انسانی.

 

مدل کسب‌وکار ۳: کسب‌وکارهای خدمات‌محور

 

این دسته از کسب‌وکارها به جای محصولات، خدمات ارائه می‌دهند—از خدمات حرفه‌ای مانند حسابداری، امور مالی و حقوقی گرفته تا مهمان‌داری، بهداشت و درمان، سفر و گردشگری، برگزاری رویدادها و خدمات شخصی مانند آرایشگری و مربی‌گری شخصی. مدل‌های جدید در این حوزه شامل خدمات نرم‌افزار به‌عنوان سرویس مانند Microsoft 365 و خدمات اشتراکی سرگرمی مثل Netflix و Spotify هستند.

تحول دیجیتال باعث شده بسیاری از شرکت‌هایی که قبلاً به‌عنوان تولیدکننده محصولات شناخته می‌شدند، به سمت ارائه خدمات بروند. این شامل فروشندگان نرم‌افزار، خودروسازانی مانند ولوو و پورشه، تولیدکنندگان لوازم خانگی مانند نسپرسو و تجهیزات ورزشی هوشمند مانند پلتون و فیت‌بیت می‌شود.

این تحول به کسب‌وکارها امکان می‌دهد تا به جای اتکا به پرداخت‌های یک‌باره، جریان درآمدی تکرارشونده و قابل پیش‌بینی ایجاد کنند و تجربه‌های جدیدی برای مشتریان فراهم آورند؛ مانند دریافت به‌روزرسانی‌ها یا مدل‌های جدید محصولات به محض عرضه آن‌ها. این کسب‌وکارها—هم خدمات اشتراکی و هم خدمات حرفه‌ای مانند بانک‌ها، حسابداران و وکلا—می‌توانند با استفاده از داده، هوش مصنوعی و تحلیل، رفتار مشتریان را تحلیل کنند، ریزش مشتری را پیش‌بینی و پیشگیری کنند و خدمات خود را در مقیاس گسترده شخصی‌سازی نمایند.

یکی از چالش‌های کلیدی در این حوزه تغییر سریع رفتار مشتریان و دشواری در حفظ وفاداری آن‌ها در عصر دیجیتال است؛ چرا که تنها با یک کلیک می‌توان سرویس‌دهنده را تغییر داد یا گزینه جدیدی را امتحان کرد. برای مقابله با این موضوع، ارائه‌دهندگان خدمات تلاش می‌کنند تا سطح بالاتری از خدمات مشتری ارائه دهند و برنامه‌های پاداش و وفاداری طراحی کنند تا ارتباطی پایدار با مشتریان ایجاد کنند.

 

گام بعدی برای تحول دیجیتال و مدل‌های کسب‌وکار چیست؟

 

با گسترش تأثیر تحول دیجیتال، شاهد پیدایش مدل‌های جدیدی از کسب‌وکار خواهیم بود؛ از جمله مدل‌های «فریمیوم»، مبتنی بر تبلیغات و سرمایه‌گذاری جمعی. در مدل فریمیوم، نسخه پایه یک خدمت یا محصول رایگان ارائه می‌شود و ویژگی‌های پیشرفته‌تر با پرداخت اشتراک در دسترس قرار می‌گیرند—که می‌تواند تجربه‌ای شخصی‌تر برای کاربران فراهم کند. کسب‌وکارهای تبلیغات‌محور نیز از تبلیغات هدفمندتر و پیام‌های شخصی‌سازی‌شده سود خواهند برد. همه کسب‌وکارها می‌توانند استراتژی‌های قیمت‌گذاری خود را بهتر بهینه کنند و سطح خدمات متفاوتی متناسب با تفاوت‌های جمعیتی و تغییر در عادات مصرف ارائه دهند.

در همین حال، نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی، تغییرات در الزامات قانونی و نظارتی و افزایش جرائم سایبری از چالش‌های مداوم خواهند بود. صرف‌نظر از مدل کسب‌وکار انتخاب‌شده، لازم است این چالش‌ها به رسمیت شناخته شوند و پیش‌بینی و واکنش به آن‌ها به بخش اصلی استراتژی کسب‌وکار تبدیل شود.

ضروری است که همه کسب‌وکارها بین تمایل به تحول و رشد و در نظر گرفتن مسئولیت‌های اخلاقی و قانونی توازن برقرار کنند. بحران مهارت در حوزه فناوری احتمالاً موانع بیشتری ایجاد خواهد کرد و به همین دلیل، سرمایه‌گذاری در آموزش و ارتقاء مهارت‌ها نیز اهمیت ویژه‌ای دارد.

در نهایت، می‌توان انتظار داشت که با شتاب گرفتن پیشرفت فناوری، مدل‌های کسب‌وکار همچنان دستخوش تغییر شوند. این امر مستلزم آن است که رهبران کسب‌وکار همواره ذهنی آماده، آگاه و نوآور داشته باشند. در آغوش گرفتن این تحولات در کنار درک ریسک‌ها و چالش‌های آن‌ها، کلید موفقیت در مواجهه با تحولات آینده خواهد بود.

 

منبع:

https://www.forbes.com/sites/bernardmarr/2023/10/12/the-impact-of-digital-transformation-on-business-models-opportunities-and-challenges/